کار چون زر کردن
لغتنامه دهخدا
کار چون زر کردن . [ چ ُ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) متعدی کار چون زر شدن . (آنندراج ). رونق و نظام دادن . پخته و بسامان کردن کار :
ز ما هر یکی راتوانگر کنی
به زر کار ما هر دو چون زر کنی .
و رجوع به «کار چون زر شدن » شود.
ز ما هر یکی راتوانگر کنی
به زر کار ما هر دو چون زر کنی .
نظامی (از آنندراج ).
و رجوع به «کار چون زر شدن » شود.