کازه
لغتنامه دهخدا
کازه . [ زَ ](اِخ ) نام قریه ای به مرو و نسبت بدان در عربی کازقی باشد. و رجوع به کازقی شود : مقنع مردی بود از اهل روستای مرو از دیهی که آن را کازه خوانند ونام او هاشم بن حکیم بود. (تاریخ بخارا ص 77). نام این دیه در تاریخ گزیده (ص 298) «کازبره » آمده است .