کاسه باز
لغتنامه دهخدا
کاسه باز. [ س َ / س ِ ] (نف مرکب ) آنکه بازی به کاسه کند از عالم شیشه باز، و آن چنان است که دو کاسه ٔ چینی پر از آب کنند و کاسه بازان واژون شده کاسها را بر پشت گذارند و بتحریک سرین آن را بجنبانند و بدوش خود رسانند و قطره ای آب از آن نمیریزد و بمجاز محیل و مکار را گویند. (آنندراج ) :
از حریفان قمار برده بسی
کاسه بازی چنین ندیده کسی .
و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 127 شود.
از حریفان قمار برده بسی
کاسه بازی چنین ندیده کسی .
میریحیی شیرازی (از آنندراج ).
و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 127 شود.