کافرک غزنین
لغتنامه دهخدا
کافرک غزنین . [ ف ِ رَ ک ِ غ َ ] (اِخ ) جمال الدین ناصر شمس معروف به کافرک غزنین که در هزل و هجا گوئی معروف بوده است چنانکه خلق از بیم زبان او را تعظیم کردندی و از بیم لسان اغراض او را وفا کردندی . (از لباب الالباب عوفی چ نفیسی ص 455) (قاموس الاعلام ترکی ) (مجمعالفصحاء). اشعار زیر از اوست :
پدرش گر بنانش دست برد
بشکند خرد ناخنان پدر
پسرش گر بخوانش درنگرد
بر کشد چست دیدگان پسر
آنچه سرمای بخل خواجه کند
بمه دی درون و مه نکند
از بخیلی که دارد ایرش را
بکس زن همه درون نکند.
پدرش گر بنانش دست برد
بشکند خرد ناخنان پدر
پسرش گر بخوانش درنگرد
بر کشد چست دیدگان پسر
آنچه سرمای بخل خواجه کند
بمه دی درون و مه نکند
از بخیلی که دارد ایرش را
بکس زن همه درون نکند.
(لباب الالباب عوفی چ نفیسی ص 455).