کافور در محاسن کشیدن
لغتنامه دهخدا
کافور در محاسن کشیدن . [ دَ م َ س ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سپید گردانیدن ریش . (آنندراج ) :
حرفی بخوان که چون ورق از جهل شد سفید
کافور در محاسن بخت جوان کشید.
حرفی بخوان که چون ورق از جهل شد سفید
کافور در محاسن بخت جوان کشید.
میرخسروی .