ترجمه مقاله

کالاس

لغت‌نامه دهخدا

کالاس . [ کال لا ] (اِخ ) پسر هارپالوس سردار تسالی . وی در جنگهای اسکندر مقدونی با دارای کیانی به حکومت ولایات مفتوحه منصوب میشده است . (ایران باستان ج 2 ص 1243، 1246، 1247، 1260 و ج 3 ص 2024).
ترجمه مقاله