ترجمه مقاله

کالاشکن

لغت‌نامه دهخدا

کالاشکن . [ ک َ ] (اِ) نوعی از حلوا. (برهان ). کلاشکن :
برافراختند از قفایش چو باد
ز کالاشکن سنجق عدل و داد.

بسحاق اطعمه .


ترجمه مقاله