کامروایی کردن
لغتنامه دهخدا
کامروایی کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تمتع بردن .شادمانی و عشرت کردن . فرمانروایی کردن :
ملکا بر بخور و کامروایی میکن
هرگز این مملکت و دولت یغما نشود.
ملکا بر بخور و کامروایی میکن
هرگز این مملکت و دولت یغما نشود.
منوچهری .