کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن ... هبةاﷲبن عبداﷲبن کامل ، ابوالقاسم . «داعی الدعات » فاطمی ها در مصر بود و در اواخر دولت فاطمی ها «قاضی القضات »شد و به لقب فخرالامناء نایل آمد. پس از زوال حکومت فاطمیان در مصر دستگیر و به دار آویخته شد. او یکی از هشت نفری است که در اعاده دولت بنی عبید کوشش کردند.(از الاعلام زرکلی ). رجوع به هبةالدین بن عبداﷲ شود.