ترجمه مقاله

کامو

لغت‌نامه دهخدا

کامو. (اِخ ) دهی است از دهستان جوشقان بخش مسیمه ٔشهرستان کاشان . واقع در 26 هزارگزی شمال خاور مسیمه . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و 1900 تن سکنه دارد از 29 رشته قنات با مزارع و در بهار از رودخانه کپرکن مشروب میشود. محصول آن عبارت است از: غلات ، لبنیات ، میوه جات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و عده ای نیز به کارگری به طهران میروند. از صنایع دستی زنان چادرشب و کرباس بافی است . یک دبستان و شش باب دکان و یک راه فرعی به مسیمه دارد. چندین مزرعه جزو این آبادی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
ترجمه مقاله