ترجمه مقاله

کام آور

لغت‌نامه دهخدا

کام آور. [ وَ ] (نف مرکب ) پیروز. زورمند مقتدر و بانفوذ. (از ولف ) :
کجا بود از گیتی آزاده ای
خداوند تاج و کیان زاده ای .
هم از شاه گیتی و کام آوری
بدو آمده هرچه نام آوری .

فردوسی .


ترجمه مقاله