کام خواهی
لغتنامه دهخدا
کام خواهی . [ خوا / خا ] (حامص مرکب ) التماس و درخواست و استدعا. (ناظم الاطباء). مراد و آرزو خواستن . طلبیدن مراد. کام خواستن :
هر آنکش عنایت بوداز خدای
همه کام خواهیش آید بجای .
هر آنکش عنایت بوداز خدای
همه کام خواهیش آید بجای .
فردوسی .