ترجمه مقاله

کاهبن

لغت‌نامه دهخدا

کاهبن . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) بن کاه . ساقه وتنه ٔ خشک شده ٔ گندم و جو. ساقه های درهم شکسته ٔ غلات از قبیل گندم و جو و ارزن و برنج و جز آن که اهالی دارالمرز کلش نامند. (ناظم الاطباء). || میدانی که این ساقه ها را در آن ریزند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله