ترجمه مقاله

کاه کهنه بباد دادن

لغت‌نامه دهخدا

کاه کهنه بباد دادن . [ هَِ ک ُ ن َ / ن ِ ب ِ دَ ] (مص مرکب ) لاف زدن . (غیاث از بهارعجم و رشیدی ). لاف زدن و فخر کردن . (برهان ). حکایات سخنان زمانه ٔ گذشته بجهت عظم شأن خود گفتن . (غیاث نقل از سراج ). رجوع به «کاه پارینه بباد دادن » شود.
ترجمه مقاله