ترجمه مقاله

کبد

لغت‌نامه دهخدا

کبد. [ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) جگر و گاه مذکر آید. ج ، اکباد و کُبود. (منتهی الارب ). || امعائی که برای جدا کردن صفرا درست شده ، مؤنث است و فراء گفته مذکر و مؤنث در آن یکسان است . ج ، اکباد، کبود. و جمع اخیر کم آمده است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله