ترجمه مقاله

کبوج

لغت‌نامه دهخدا

کبوج . [ ک َ ] (اِخ ) کبوجیه . مسعودی در مروج الذهب (چ قاهره ج 1 ص 98) قنوج ضبط کرده . قنوج هم در اصل قبوج بوده ، تردیدی نیست که «ب » از اشتباه کاتب مبدل به «ن » گشته است و قبوج هم معرب کبوج است . (تاریخ ایران باستان ج 1 صص 478 - 479). رجوع به کبوجیه شود.
ترجمه مقاله