ترجمه مقاله

کبیداة

لغت‌نامه دهخدا

کبیداة. [ ک ُ ب َ ] (ع اِ) کَبد. کَبَد. کَبداء. کُبَیداء. وسط آسمان . (اقرب الموارد): کبیداة السماء؛ میانه ٔ آسمان .(منتهی الارب ). رجوع به کبد و کبداء و کبیداء شود.
ترجمه مقاله