ترجمه مقاله

کتماره

لغت‌نامه دهخدا

کتماره . [ ک َ رَ] (اِخ ) نام پهلوانی ایرانی . پسر قارن :
سوی راست جای فریبرز بود
به کتماره ٔ قارنان داد زود.
فردوسی (شاهنامه ٔچ بروخیم ج 5 ص 1228).
ترجمه مقاله