ترجمه مقاله

کثب

لغت‌نامه دهخدا

کثب . [ ک َ ] (ع مص ) حمله کردن بر کسی . || نگون ساختن (ترکش را). (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برگردانیدن . (آوند و جز آن را). (ناظم الاطباء). || کم شیر گردیدن شتر. (آنندراج ). کم شیر گردیدن شتران . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گرد آوردن . (منتهی الارب ). جمع کردن . (ناظم الاطباء). فراهم آوردن . (تاج المصادر بیهقی ). || نزدیک شدن صید به کسی . (از اقرب الموارد). || فراهم آمدن . (منتهی الارب ). گرد آمدن . فراهم شدن . (ناظم الاطباء). || ریختن . || درآمدن به چیزی . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله