کج مژ
لغتنامه دهخدا
کج مژ. [ ک َ م َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) کج مج :
- کج مژزبان ؛ غیرفصیح :
طفل چهل روزه ٔ کج مژزبان
پیر چهل ساله بر او درس خوان .
و رجوع به کج مج و کج مج زبان شود.
- کج مژزبان ؛ غیرفصیح :
طفل چهل روزه ٔ کج مژزبان
پیر چهل ساله بر او درس خوان .
نظامی .
و رجوع به کج مج و کج مج زبان شود.