ترجمه مقاله

کحلا

لغت‌نامه دهخدا

کحلا. [ ک ُ ] (اِ) اسمی است مشترک بر چند چیز اول بر گاوزبان و آن دوائی است معروف که لسان الثور خوانند. || دوم مرزنگوش را گویند و آن نیز دوائی است که آذان الفار خوانند. || و سوم خردل صحرائی باشد. || و چهارم هوه جوه را گویند که ابوخلسا باشد. (برهان ) (آنندراج ). هوه چوه . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله