ترجمه مقاله

کداری

لغت‌نامه دهخدا

کداری . [ ک ُ ری ی ] (ع ص ) ابر تنک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ابر رقیق . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله