ترجمه مقاله

کدار

لغت‌نامه دهخدا

کدار. [ ک ُ ] (اِ) نمدار. گاوکهل . کُپ . کف . کُدُر. نامی است که در طوالش به زیرفون دهند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 179). و رجوع به نمدار شود.
ترجمه مقاله