ترجمه مقاله

کدح

لغت‌نامه دهخدا

کدح . [ ک َ ] (ع اِ) خراش . یقال : به کدح ، ای خدش . و قیل الکدح اکثر من الخدش . ج ، کُدوح . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کردار خواه شر باشد و یا خیر. || کوشش و کسب .(ناظم الاطباء). و رجوع به کدح در معنی مصدری شود.
ترجمه مقاله