ترجمه مقاله

کدس

لغت‌نامه دهخدا

کدس . [ک َ ] (ع مص ) عطسه دادن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). عطسه کردن بهیمه و گاه در مردمان هم استعمال شود. (ناظم الاطباء). کَدَسان . کِداس . (منتهی الارب ). کُداس . (اقرب الموارد). || به شتاب رفتن گران بار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کوفتن و فراهم آوردن چیزی را. (منتهی الارب ). کوفتن دروده را و خرمن کردن آن را و فراهم آوردن . (ناظم الاطباء). || طرد کردن مرد و غیر آن را. || سوار شدن بعضی از خیل بر بعضی . (از اقرب الموارد). || برزمین افکندن کسی را: کدس به . (از منتهی الارب ). افکندن و چسباندن کسی را بر زمین . (از اقرب الموارد). || به حرکت درآوردن سائق و راکب شتر را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله