ترجمه مقاله

کدید

لغت‌نامه دهخدا

کدید. [ ک َ ] (ع اِ) نمک جوش ناکرده . (منتهی الارب ). نمک نیم کوفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آواز نمک وقتی که در دیگ ریزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زمین شکم فراخ . (منتهی الارب ). شکم فراخ زمین . (ناظم الاطباء). شکم فراخ زمین که چون وادی است و از آن گشاده تر است . (از اقرب الموارد). || زمین درشت و کوفته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زمین به سم ستور کوفته . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).
- یوم الکدید ؛ از ایام حروب عرب . (اقرب الموارد). روزی است که عنتره و وردبن عمرو در وی کشته شدند. (منتهی الارب ). از ایام عرب است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله