ترجمه مقاله

کراس

لغت‌نامه دهخدا

کراس . [ ک ُ ] (اِ) پرنده ای باشد سیاه و سفید که بر کنار آب نشیند و دم جنباند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کراش . کراک . دم جنبانک . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله