ترجمه مقاله

کرجن

لغت‌نامه دهخدا

کرجن . [ ک ُ ج َ ] (اِ) استخوان نرمی را گویند که توان جاوید مانند استخوان گوش و سراستخوان شانه و استخوان پهلو و مانند آن و آن را به عربی غضروف خوانند و غرضوف نیز گویند. (برهان ) (از آنندراج ). در تداول مردم بروجرد، کُروجِنه .
ترجمه مقاله