ترجمه مقاله

کردح

لغت‌نامه دهخدا

کردح . [ ک ِ دِ ] (ع ص ، اِ) گنده پیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عجوز. (اقرب الموارد). || مرد درشت و سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مردسخت . (اقرب الموارد). ج ، کَرادِح . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله