ترجمه مقاله

کرده

لغت‌نامه دهخدا

کرده . [ ک ِ دَ / دِ ] (اِ) نام فارسی جَرذَق و آن نان ستبر است . (از المعرب ص 95 و 115). و جرذق و کرده هر دو معرب ِ گرده است . رجوع به گرده شود. || هر یک از فصول ویسپرد. کَرت . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرت و ویسپرد شود.
ترجمه مقاله