ترجمه مقاله

کرشمه ریزی

لغت‌نامه دهخدا

کرشمه ریزی . [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) عمل کرشمه ریز. کرشمه بازی . (فرهنگ فارسی معین ) :
کرشمه ریزیت از حد گذشت بر دلها
کرشمه زار ترا من چه چاره خواهم کرد.

محمد عرفی (از آنندراج ).


رجوع به کرشمه بازی شود.
ترجمه مقاله