ترجمه مقاله

کرمانشهان

لغت‌نامه دهخدا

کرمانشهان . [ ک ِ ش َ ] (اِخ ) کرمانشاهان . شهر کرمانشاه . شهری است مشهور که آن را کرمانشه نیز گویند :
به ده فرسنگ از کرمانشهان دور
نه از کرمانشهان بل از جهان دور.

نظامی .


به کرمان رسید از کنار جهان
ز کرمان درآمد به کرمانشهان .

نظامی .


رجوع به کرمانشاهان و قرمیسین شود.
ترجمه مقاله