ترجمه مقاله

کرند

لغت‌نامه دهخدا

کرند. [ ک ُ رُ ] (اِ) کرنده . (ناظم الاطباء). کرنگه . (از برهان ). لیف جولاهگان و شوی مالان باشد و آن جاروب مانندی است که بدان آش و آهار بر تاره ٔ جامه مالند. (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به کرنده و کرنگه شود.
ترجمه مقاله