ترجمه مقاله

کروز

لغت‌نامه دهخدا

کروز. [ ک ُ ] (ع مص ) درآمدن در چیزی و پنهان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). داخل شدن و مخفی شدن در مغاک یا غار. (از اقرب الموارد). || پناه بردن به کسی و میل کردن سوی او. || بوئیدن گشن کمیز را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله