ترجمه مقاله

کرو

لغت‌نامه دهخدا

کرو. [ ک َ رَ ] (اِ) پرده ٔ سفیدی را گویند مانند کاغذ که عنکبوت سازد و در آن تخم کند و بچه برآرد. (برهان ) (آنندراج ). کره . کری . (جهانگیری ). نوعی از نسج عنکبوت . (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله