ترجمه مقاله

کرکره کردن

لغت‌نامه دهخدا

کرکره کردن . [ ک ِ ک ِ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرفتن پوست بعض حبوب ، چون ماش و مانند آن با سودن آجرپاره ای بدان . خرد کردن ماش و جز آن با آسیا چون بلغوری . در میان دو آجر یا سنگ درشت و ناهموار مالیدن حبوب را تا از پوست برآید. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله