ترجمه مقاله

کرکروهن

لغت‌نامه دهخدا

کرکروهن . [ ک َ ک َ هَِ ] (اِ) معجونی باشد از کبابه ٔ شکافته و فلنجه و بسباسه و صندل و مقاصری و سنبل الطیب و مازو و عسل و قوت دل دهد و قبض آرد. (برهان ) (آنندراج ). || گیاهی است که به ناردین مشابه بود و لون او سرختر باشد و تفرقه میان ایشان آن است که رنگ ناردین به سیاهی مایل است و نبات او مرغت [ ظ. مزغب ] است و کرکروهن را رغب [ ظ. زغب ] نباشد و بر وی گره ها باشد و بعضی گفته اند که او ناردین هندی است و به لغت ایشان او را گروه گویند. رازی گوید: او بیخ نباتی است که ستبری او به اندازه ٔ شاخ نبات سپرغم باشد و در شکل و لون به بسفایج مشابه بود و سیاهی در او کمتر باشد. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ).
ترجمه مقاله