ترجمه مقاله

کرکر

لغت‌نامه دهخدا

کرکر. [ ک ِ ک ِ ] (اِ صوت ) بانگ آسیا. نام آواز آسیای دستی . (یادداشت مؤلف ). || بانگ نوعی خندیدن که از قهقهه آهسته تر باشد. حکایت صوت قسمی خندیدن . (یادداشت مؤلف ). خنده نه به اعتدال و ممتد. || آواز گرفتن پوست بعضی حبوبات با سودن آجرپاره ای بدان . (یادداشت مؤلف ). || نام ِ آوازِ کشانیدن ِ کفش پاره در پای بر زمین . (یادداشت مؤلف ). || کشیدن چیزی بر زمین که برداشتن او را کشنده نتواند. (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
کرکرش هم حساب است . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله