ترجمه مقاله

کرکمة

لغت‌نامه دهخدا

کرکمة. [ ک ُ ک ُ م َ ] (ع اِ) پاره ای از عصفر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زعفران . (از المعرب ص 291). رجوع به کرکم شود.
ترجمه مقاله