ترجمه مقاله

کرک ور

لغت‌نامه دهخدا

کرک ور.[ ک ُ وَ ] (ص مرکب ) ذوزغب . ذوخمل . پرزدار. (یادداشت مؤلف ). دارای کرک . که کرک دارد. کرکناک . پرزناک .
ترجمه مقاله