کرگ افکن
لغتنامه دهخدا
کرگ افکن . [ ک َ اَ ک َ ] (نف مرکب ) افکننده ٔ کرگ . شکارکننده ٔ کرگدن . مجازاً دلیر و پهلوان :
امیر یوسف کرگ افکن است و شیرکش است
ز کرگ و شیر بجان رسته بود رستم زال .
امیر یوسف کرگ افکن است و شیرکش است
ز کرگ و شیر بجان رسته بود رستم زال .
فرخی .