ترجمه مقاله

کری

لغت‌نامه دهخدا

کری . [ ک َ ری ی ] (ع ص ، اِ) خربنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مکاری و کرایه دهنده . ج ، اکریاء. (ناظم الاطباء). || به کرایه گیرنده . (منتهی الارب ). کرایه گیرنده . (ناظم الاطباء). || بسیار از هر چیزی . || یک نوع گیاهی و درختی که در ریگ روید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله