ترجمه مقاله

کریزگاه

لغت‌نامه دهخدا

کریزگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) کریچ گاه . (از فرهنگ فارسی معین ). کریزگه . کریزی جای . تولک خانه . کریزخانه . خانه ای که باز و دیگر مرغان شکاری در آنجا تولک کنند. آنجا که باز و سایر مرغان شکاری را گذارند تا تولک کنند. آنجا که مرغ کریزی را دارند تا دوره ٔ پر ریختن او سپری شود. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کریزگه و کریز شود.
ترجمه مقاله