ترجمه مقاله

کریس

لغت‌نامه دهخدا

کریس . [ ک َ / ک ِ ] (اِ) گریس . کرس . کرش . (فرهنگ فارسی معین ). فریب و خدعه و چاپلوسی باشد. (برهان ) (آنندراج ). کریسه . فریب و چاپلوسی . (جهانگیری ). رجوع به کرش شود.
ترجمه مقاله