ترجمه مقاله

کریمبوس

لغت‌نامه دهخدا

کریمبوس . [ ک ُ ] (اِ) نوعی آرایش گیسو. در نقشهای موجود از اردشیر کلاه وی مدور است و در آن گردن پوشی است به شکل گویی که پارچه ٔ نازکی آن را پوشیده است . این گوی در حقیقت یک نوع آرایش گیسوان (یا کلاه گیس ) است که از بالای دیهیم بیرون آمده و هرتسفلد آن را کریمبوس نامیده و آن اغلب از پارچه ٔ ابریشمی که مرواریدنشان یا جواهرنشان است پوشیده شده . (از ایران در زمان ساسانیان ص 111 و 112).
ترجمه مقاله