ترجمه مقاله

کزبرة

لغت‌نامه دهخدا

کزبرة. [ ک ُ ب ُ رَ / ک ُ ب َ رَ / ک َ ب ُ رَ ] (ع اِ) گشنیز که نوعی از دیگ افزار و آن بری و بستانی باشد و معرب است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نباتی است از دیگ ابزارها و بری و بستانی دارد و بذرش را جلجلان گویند و به لغت یمن تَقدَة نامند. کلمه معرب کُبُر کلدانی است . (از اقرب الموارد). گشنیز و آن رستنی باشد معروف سرد و تر است در آخر درجه ٔ اول . گویند چهل درم عصاره ٔ آن کشنده باشد و گویند عربی است . (برهان ) . به فارسی گشنیز نامند و بری و بستانی میباشد بری او برگش ریزه و مایل به زردی و تخمش کوچکتر و هردو عدد بهم ملاصق می باشد و در جمیع افعال قویتر از بستانی و از آن زبونتر است و بری وبستانی او مرکب القوی است . (تحفه ).
ترجمه مقاله