ترجمه مقاله

کزب

لغت‌نامه دهخدا

کزب . [ ک ُ ] (ع اِ) کنجاره ٔ روغن . (منتهی الارب ). کنجاره ٔ روغن و تفاله ٔ میوه ها که عصیر آنها را گرفته باشند. (ناظم الاطباء). کسب و آن تفاله ٔ روغن است . (از اقرب الموارد). رجوع به کسب شود. || درختی است . (منتهی الارب ). یک نوع درخت صلب . (ناظم الاطباء). درخت صلب . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله