ترجمه مقاله

کسبج

لغت‌نامه دهخدا

کسبج . [ ک ُ ب ُ ] (معرب ، اِ) کنجاره ٔ روغن معرب کسبه است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مأخوذ از کسبه ٔ فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء). معرب کسبه است و آن ثفل دهن سمسم است که به فارسی کنجاره نامند. (فهرست مخزن الادویه ). کنجاره ٔ عصاره ٔ روغن و ثفل آن . (از اقرب الموارد). رجوع به کسبه و کسب شود.
ترجمه مقاله