ترجمه مقاله

کسب

لغت‌نامه دهخدا

کسب . [ ک َ / ک ِ ] (ع مص ) ورزیدن . (از منتهی الارب ). طلب روزی کردن و ورزیدن برای اهل خود. (ناظم الاطباء). الفغدن . الفنجیدن . (یادداشت مؤلف ). روزی جستن و رسیدن به روزی . (منتهی الارب ). || سود بردن از مالی . (از ناظم الاطباء). طلب کردن و سود بردن مال و علم را. (از اقرب الموارد). جلب نفع و دفع ضرر و این فعل برای خدای تعالی بکار نرودکه او منزه از جلب نفع و دفع ضرر است . (از تعریفات ). || جمع کردن . (از اقرب الموارد). گرد آوردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). حاصل کردن . (غیاث اللغات ). جمع کردن چیزی را و فراهم آوردن آنرا. (از ناظم الاطباء). || چیزی به مشقت پیدا کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 81). بدست آوردن با رنج . || ورزانیدن کسی را مال (منتهی الارب ) (آنندراج ). ورزانیدن کسی را با سود برد از مال . (ناظم الاطباء). حاصل کردن چیزی کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). کسب کردن و حاصل کردن چیزی کسی را. (المصادر زوزنی ) (ازاقرب الموارد). و این فعل با دو مفعول متعدی شود گویند کَسَب َ زیداً مالا و علماً. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله