ترجمه مقاله

کستفزود

لغت‌نامه دهخدا

کستفزود. [ ک َ ت َ ] (معرب ، اِ مرکب ) کستبزود معرب کاست و افزود. کاست و فزود. در اصل کاست و افزود بود و کستفزود دیوانی را گویند که ارباب خراج در او آنها را نگاه دارد. (نفائس الفنون ).
ترجمه مقاله